هنر چیست و چه چیزهایی هنر نیستند؟
آیا می دانید هنر چیست ؟ اگر شما هم دنبال یافتن پاسخ به این سوال هستید پس با ما همراه باشید. هزاران سال است که بشر توانسته به لطف هنر، زندگی زیباتر و قابل تحملتری داشته باشد. با این که تقریبا تمام انسانها، حداقل از یکی از هنرها لذت میبرند اما ممکن است تعریف هر شخص از هنر، با شخصی دیگر تفاوت داشته باشد. در این مطلب، ما سعی خواهیم کرد برخی از تعاریف هنر را با هم بررسی کنیم و در نهایت ببینیم چه چیزی هنر است و چه چیزی هنر نیست. با ما همراه باشید.
هنر چیست؟
اگر بخواهیم واقعبین باشیم، پاسخ به سوال «هنر چیست؟»، در یک مطلب نسبتا کوتاه تقریبا غیرممکن است. لئو تولستوی فقید، کتابی نسبتا قطور با عنوان «هنر چیست؟» نوشته و تقریبا تمام فیسلوفان بزرگ جهان، درباره ماهیت هنر صحبت کردهاند. گاهی اوقات نظر فیلسوفان با یکدیگر در تضاد بوده و گاهی هم هنرمندان در مقایسه با روشنفکران، نظری متفاوت درباره ماهیت هنر داشتهاند.
با توجه به این موارد، شاید رسیدن به پاسخ این سوال، حتی با نوشتن چندین کتاب هم ممکن نباشد! زیرا آنقدر تعریف برای هنر وجود دارد که باز هم چندین تعریف از قلم خواهد افتاد. با این حال میتوان یک تعریف عمومی و ساده، درباره هنر معرفی کرد تا در ادامه این مطلب، کار سادهتری داشته باشیم.
گفته میشود هنر، آثار یا فرآیندهایی است که توسط انسان به وجود میآید و هدفش، انتقال معنا، تاویل از موضوع، به وجود آوردن احساسات یا شدیدتر کردن احساس در انسان است. هنر معمولا یک کنش آزادانه است که از تا جای ممکن، از قید و بندها رها است و از خلاقیت، تخیل و تفکر انسان سرچشمه میگیرد. با توجه به این موارد، میتوان گفت هنر از نظر ساختار و روش خلق شدن، تفاوتهای زیادی با علوم مختلف مثل ریاضی، فلسفه، منطق و … دارد.
آیا هنر باید حتما زیبا باشد؟
زیبایی مفهومی انتزاعی است و هیچ کس نمیتواند بگوید «فلان اثر هنری، به نظر تمام مردم جهان زیبا است». هر چند برخی از متفکران زیبایی را یکی از شاخصههای اصلی هنر دانستهاند اما هنر و یک اثر هنری، ضرورتی به زیبایی ندارند. یک اثر هنری میتواند زشت، اعصابخردکن و حتی ناراحتکننده باشد اما با وجود عنصر خلاقیت و انتفال مفاهیمی که مد نظر خالق اثر بوده، همچنان به عنوان یک «اثر هنری» شناخته شود.
همچنین با چرخش کوپرنیکی کانت، توجه از آبژه به سوبژه معطوف شد. این یعنی ویژگیهای یک اثر هنری که برخی با عنوان زیبایی از آن یاد میکنند؛ اهمیت زیادی ندارد و مهم، دیدگاه و نظر بیننده است. با توجه به این مورد، «زیبا بودن» یک اثر هنری به خود اثر یا آبژه ارتباطی ندارد و زیبایی آن، با دیدگاه و نظر مخاطب اثر مرتبط است.
انواع هنر
هنر دستهبندیهای مختلفی دارد و بسیاری از حرفهها هم به نوعی و با توجه به تعاریفی، یک هنر محسوب میشوند. یکی از دستهبندیهای معروف و مقبول هنر، دستهبندی هفتگانه است. در این دستهبندی هفتگانه کلاسیک، انواع هنرها به هفت دسته مختلف تقسیم شدهاند. هر چند این روش مورد قبول بسیاری از مردم است اما برخی از افراد، باور دارند در این دستهبندی، خبری از هنرهای مهم و مدرنی مثل بازیهای ویدئویی و دیگر هنرهایی که هنوز عمری از آنها نگذشته و یا خیلی در بین روشنفکران مورد قبول نیستند، در این دستهبندی حضور ندارند.
هنر اول موسیقی است که چندین هزار سال از پیدایش آن میگذرد. میتوان گفت هر چیزی که موسیقی قلمداد شود، به نوعی یک هنر است و و فارق از این که یک اثر موسیقایی چه سبک یا حال و هوایی داشته باشد، میتوانیم آن را یک اثر هنری بنامیم.
حرکات نمایشی، گونه دوم از هنر هستند. این گونه از هنر، زیرشاخههای گوناگونی دارد و یکی از گستردهترین دستههای هنر محسوب میشود. با این که در برخی از تئاترها و فیلمهای سینمایی، از زیرشاخههای این هنر گسترده مثل رقص، تردستی و … استفاده میشود اما نمیتوان هنر دوم را با هنر ششم و هفتم، یکسان دانست. با توجه به این هنر، میتوان گفت بسیاری از فعالیتها از اجراهای خیابانی مثل معرکهگیری تا انواع حرکات موزون، در دستهبندی هنر دوم جای میگیرند و در واقع، «هنر» هستند.
هنر سوم، یعنی هنر ترسیمی نیز یکی دیگر از هنرهای به شدت باسابقه در جهان است. بارها در غارها و مکانهای مختلف، نقاشیهایی از دوران پیش از تمدن و تاریخ دیده شده که نشان میدهد هنر سوم، یکی از اولین آموختههای انسان هوشمند بوده است. این هنر هم زیرمجموعههای زیادی مانند عکاسی، طراحی، نقاشی، طراحی لوگو و … دارد و چنین فعالیتهایی را میتوان هنر دانست.
هنر چهارم، هنر تجسمی است. این هنر شاید گستردهترین دسته میان شش هنر دیگر باشد که بسیاری از فعالیتهای مختلف را در بر میگیرد. برای مثال برخی از زیرشاخههای هنر سوم، در زیرگروه هنر چهارم نیز جای میگیرد و حتی افرادی فیلمسازی را هم یکی از زیرمجموعههای هنر چهارم دانستهاند. طراحی و معماری سازهها و ساختمانها، مجسمهسازی، خوشنویسی و در واقع تمام زیرشاخههای هنر که با چشمان ما در ارتباط هستند، به نوعی یکی از زیرمجموعههای هنر چهارماند.
در مقایسه با هنر چهارم، هنر پنجم که ادبیات است گستردگی نسبتا کمتری دارد. کتابها، مجلهها، اشعار، فیلمنامهها، بسیاری از محتواهایی که در فضای وب میبینیم و … جزو هنر پنجم هستند. به باور بسیاری از روشنفکران، هنر پنجم یکی از تاثیرگذارترین دستههای هنر در جوامع مختلف است. برای مثال عصر الیزابت در انگلستان که برخی از آن به عنوان رونسانس انگلیسی یاد میکنند، بیشتر به دلیل انقلاب بزرگ ادبیاتی در این کشور شناخته میشود.
هنر ششم، هنر نمایشی است. شاید این هنر شباهتهای زیادی با هنر دوم داشته باشد اما هنر ششم، بیشتر حول محور اجراهای تئاترگونه میچرخد. در این نوع از هنر، خود هنرمند مهمترین عامل خلق اثر است و محصول این نوع از هنر، اکتهای هنرمندان هستند.
هنر هفتم نیز هنر سینما است که در مقایسه با دیگر هنرها، به شدت جوان است. سینما با بهرهگیری از هنرهای نمایشی و امکانات فنی که کمکم به لطف انقلاب صنعتی به وجود آمدند، پا گرفت و حالا میتوان گفت یکی از تاثیرگذارترین هنرها بین اقشار مختلف جامعه است. فیلمها، سریالها، برخی از تلهتئاترها، انیمیشنها و … جزو زیرمجموعههای این هنر هستند.
با این تفاسیر، چه چیزی هنر نیست و هنر چیست؟
حالا که هفت زیردسته هنر را شناختیم، شاید بهتر بتوانیم راجع به چیزهایی که هنر نیستند صحبت کنیم. میتوان گفت تمام چیزهایی که جزو زیرمجموعههای هنرهای هفتگانه هستند، قطعا یک هنر هستند. ما در این جا به کیفیت اثر هنری هیچ کاری نداریم؛ شاید یک موسیقی، یک فیلم یا یک نمایش به هیچ وجه کیفیت خوبی نداشته باشد و بدترین نمرهها را از منتقدان بگیرد اما حتی آن اثر هم، با تمام کم و کاستیهایش، یک اثر هنری است.
هر چیزی میتواند هنر باشد!
اگر بخواهیم نگاهی که کانت به دنیا داشت را داشته باشیم، میبینیم هر چیزی میتواند به عنوان هنر تلقی شود. هنر بودن یا نبودن یک اثر، ربطی به خود اثر نداره. همان طور که پیش از این گفتیم، دیگر ما کاری به آبژه نداریم و سوبژه تعیینکننده هنر بودن یا نبودن یک اثر است.
برداشت هر شخص از هنر متفاوت است و هر یک از ما، با مقصودی متفاوت به دنبال هنر میگردیم. شاید توضیح سادهای برای چیزهایی که هنر هستند وجود نداشته باشد اما برای این که بتوانیم کمی از سردرگمی خارج شویم، میتوانیم تمام زیرمجموعههای هنرهای هفتگانه را به عنوان یک اثر هنری قلمداد کنیم.
البته بهتر است یادمان باشد با نگاهی که از چرخش کوپرنیکی کانت سرچشمه میگیرد، تمام هنرها و آثار هنر هم میتوانند در واقع هنر نباشند! با این نگاه، دیگر اثر هنری و پروسه خلق آن اهمیتی ندارد و فقط و فقط، دیدگاه مخاطب است که تعیین میکنند آیا یک اثر، هنر محسوب میشود یا خیر.
جمعبندی نهایی درباره موضوع هنر چیست
هنر با این که یکی از مهمترین مفاهیم این جهان است اما به سختی میتوان چارچوبی برای آن مشخص کرد. شاید چند قرن پیش، هنر قید و بند بیشتری داشت و هنرمند، برای این که یک «هنرمند» باشد باید به حصارهای زیادی دور افکارش میکشید اما با ظهور دوران مدرن و پست مدرن، حصارهای ذهنی که دور هنرمند بودند کمتر و کمتر شدند و هنرمند توانست سرانجام با خلاقیت بیشتری به کار خود ادامه دهد.
تعریفهای زیادی برای هنر وجود دارند اما وجود تعداد بالای تعریف و توضیح، باعث شده تشخیص چیزهایی که هنر نیستند سختتر از همیشه شود.
هیچ اثری، ذاتا هنری یا خالی از هنر نیست اما میتواند با توجه به نگاهی که مخاطب به آن دارد، کاملا هنری یا به شدت از هنر دور باشد. شاید با برخی از تعبیرهای کلاسیک، هنر باید زیبایی داشته باشد اما حالا و در دنیای پستمدرن، دیگر حتی زیبایی هم نباید یکی از شاخصههای هنر باشد. این موارد، باعث میشوند رسیدن به تعریف هنر و چیزهایی که هنر نیستند، تا حد زیادی غیرممکن شود.
نظر شما چیست؟ شما چه چیزهایی را هنر میدانید و چه چیزهایی را وارد دایره هنر نمیکنید؟ آیا هنر، فقط با تعاریف مشخص است که «هنر» میشود یا نگاه مخاطب است که هنر بودن یک اثر را تعیین میکند؟ در بخش نظرات همراه ما باشید.
درباره رضا بصیر
بنیان گذار بالدلاین - کارشناس مترجمی زبان انگلیسی – متولد 1374 در تبریز – عاشق هنر- دارنده گواهی IWS خوشنویسی
نوشته های بیشتر از رضا بصیرمطالب زیر را حتما بخوانید
-
درس 28 تمرین حرف ق در سطر افتاد زورق دنیا به گرداب فراق
380 بازدید
-
تمرین حرف ق با چند تا مثال ساده خوشنویسی خودکاری
263 بازدید
-
درس 26 تمرین ل در سطر در کار بلبل گل نگر وز گل دلیل گل نگر
260 بازدید
-
درس 25 تمریناتی برای حرف زیبای ل
176 بازدید
-
درس 24 تمرین حرف ن در سطر همایون بادت این روز و همه روز
188 بازدید
-
تمرین حرف ن خوشنویسی با خودکار درس 23
178 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید